25 فروردين 1399 - 18:10

عـراق و روزهای سرنوشت‌ساز

در کشاکش اخبار کرونایی که در صدر اخبار امروز دنیا قرار دارد در همسایه غربی ما عراق؛ حوادثی در حال وقوع است که نباید از آن غافل شد.
نویسنده : حسن رشوند
کد خبر : 5992

پایگاه رهنما:

در کشاکش اخبار کرونایی که در صدر اخبار امروز دنیا قرار دارد در همسایه غربی ما عراق؛ حوادثی در حال وقوع است که نباید از آن غافل شد. مشکل انتخاب نخست‌وزیر و نیز احتمال حملات تروریست‏های آمریکایی دو موضوعی هستند که این مقاله به آن می‌پردازد.
حوادثی که همه یک منشأ دارند
عراق مانند همیشه، این روز‌ها درگیر حوادث مختلفی است. درگیر و دار گرفتاری جهان به بیماری کرونا و درحالی‌که کشور عراق نیز با این بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کند و نیز با موضوعاتی مثل تشدید درگیری‌ها در مرز عراق و سوریه و کاهش قیمت نفت روبه‌روست.
اکنون دو حادثه بیشتر ذهن عراقی‌ها را به خود مشغول کرده است:
اول- موضوع انتخاب نخست‌وزیر موقت برای عراق که تبدیل به یک معضل شده است. ساختار قدرت در عراق بین شیعیان (نخست‌وزیر) اعراب اهل سنت (رئیس مجلس) و اکراد (رئیس‌جمهور) تقسیم شده است. در نظام سیاسی عراق نخست‌وزیر قدرت اول اجرایی و فرمانده کل نیرو‌های مسلح است. این امری بود که از ابتدا موجب نارضایتی آمریکا و عربستان و هم‌پیمانان منطقه‌ای و داخلی ایشان قرار گرفت. ازاین‌رو از همان اول، انتخاب نخست‌وزیر با مشکلات زیادی روبه‌رو بوده است. ظاهر قضیه در دشواری انتخاب نخست‌وزیر و تشکیل کابینه سهم خواهی اکراد و اعراب اهل سنت در تعداد وزرای کابینه است، اما واقعیت این است که اساساً این نوع تقسیم قدرت مطلوب جبهه غربی - عربی نیست.
البته در این میان، سهم خواهی‌های جاهلانه و موقعیت نشناسی برخی احزاب شیعی و بازی خوردن بعضی دیگر از این احزاب نیز بر این معضل افزوده است.
اکنون و پس از گذشت پنج ماه از آشوب‏های اجتماعی و سیاسی در عراق و بعد از کناره‌گیری عادل عبدالمهدی، این کشور هنوز نخست‌وزیر دائمی ندارد و همچنان عادل عبدالمهدی به‌عنوان «نخست‌وزیر پیشبرد امور» زمام امور را در دست دارد! اتفاق‌نظر احزاب شیعی که تشکیل‌دهنده فراکسیون بزرگ‌تر (کُتله اکبر) هستند بر محمد علاوی نیز سودی نبخشید و سنگ‌اندازی برخی از احزاب کردی و سنی عرب، مانع تشکیل مجلس و سرانجام موجب کناره‌گیری علاوی شد. برهم صالح با زرنگی و فرصت‌طلبی خاص خود، بدون هماهنگی با فراکسیون اکبر، فرد مشکوک الحال و ناموجهی به نام «عدنان الزرفی» را که قبلاً استاندار نجف بوده به‌عنوان کاندیدای نخست‌وزیری معرفی کرد تا وی ظرف یک ماه، کابینه خود را به مجلس معرفی کند. دو تابعیتی بودن و سوابق سوء الزرفی موجب خشم بیشتر احزاب شیعی و مخالفت ایشان با وی شد و اکنون موضوع انتخاب نخست‌وزیر و تشکیل دولت، همچنان با ابهام مواجه است و علیرغم تلاش الزرفی برای معرفی کابینه خود، با سد مخالفان نه‌تن‌ها در بین گروه‌های شیعه، بلکه در بین احزاب سنی و کُرد مواجه شده است. اکنون علاوه بر تزلزل در انتخاب نخست‌وزیری، عراق با موضوع دیگری که همانا تهدید به استیضاح و عزل رئیس‌جمهوری توسط برخی گروه‌های شیعی است، مواجه شده است. شاید به همین جهت باشد که احزاب سنی و کرد، روز دوشنبه آب پاکی را روی دست الزرفی ریختند و گفتند ما از کاندیدای موردحمایت گروه‌های شیعی برای پُست نخست‌وزیری حمایت می‌کنند؛ چراکه با استیضاح رئیس‌جمهور که از کرد‌ها است، مواجه شده‌اند و نمی‌خواهند پُست ریاست جمهوری را از دست بدهند. اکنون عراق آینده‏ای مبهم را پیش روی خود دارد.
دوم- سوءاستفاده آمریکای اشغالگر از وضعیت کنونی و مداخله در امور کشور عراق و تشدید تحرکات تجاوزکارانه به آسمان عراق و حملات متناوب به پایگاه‏های حشدالشعبی و زیرساخت‌های عراق (مثل فرودگاه در حال احداث کربلا) است که باعث خشم مردم عراق و اعتراض عادل عبدالمهدی و نیز عصبانیت نیرو‌های مقاومت شده است. در روز‌های اخیر تهدید‌های کلامی تروریست‏های آمریکایی با گسترش تحرکات نظامی در این کشور همراه شده است. برخی اخبار حاکی از تخلیه پایگاه‏های در دست آمریکا و انتقال سربازان و تجهیزات نظامی به پایگاه‏های دیگراست. همچنین خبر‌های دیگری حکایت از انتقال نیرو و تجهیزات از خاک سوریه به خاک عراق دارد.
همین موضوع باعث شده است تا برخی از صاحب‌نظران و تحلیلگران، این تحرکات را پیش‌زمینه یک حمله نظامی یا کودتای نظامیِ آمریکایی در عراق قلمداد کنند. هرچند با اتفاقاتی که در انتخاب نخست‌وزیری الزرفی تاکنون رخ‌داده است و همچنین دیدار سفیر آمریکا با عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر دوره «پیشبرد امور» در هفته گذشته یعنی باشخصیتی که چند ماه است برای عزل او از قدرت به هر ابزاری متوسل شده‌اند، نشان از آن دارد که آمریکایی‌ها در رسیدن به اهداف خود در برکناری شیعیان از قدرت ناامید شده‌اند و به اقدام نظامی هم چندان امیدوار نیستند که روی به گفتگو با عبدالمهدی آورده‌اند.
با نگاهی دقیق به آنچه در عراقِ امروز می‌گذرد درمی‌یابیم ریشه همه این مشکلات و مسائل در زیاده‌خواهی‌های استعمارگرانه دولت تروریست آمریکاست. واقعیتی که با اندک تعمقی عیان خواهد شد.

پشت‌صحنه مشکلات امروز عراق در کجاست؟
چنانچه گفتیم، آمریکا و صهیونیسم جهانی که در دو دهه قبل در سودای خاورمیانه بزرگ بودند، عراق را به‌عنوان ویترین جهان تک‌قطبی و مظهر پیشرفت آمریکایی در نظر قرارگرفته بودند؛ اما گذشت زمان خلاف آن را بر آمریکا تحمیل و اثبات کرد و صرف میلیارد‌ها دلار هزینه در این راه سودی نبخشید.
اکنون ۱۷ سال است که آمریکا مصمم است تا در عراق کاری بکند. هفت سال از این دهه به جنگ با داعش و سرانجام انهدام دولت صهیونیسم ساخته عراق و شام، سپری شد. آمریکا درصدد برآمد در دوران پساداعش اهداف خود را از مسیر دیگری به‌پیش ببرد. در این مسیر طراحی شده، یک نقشه چندمرحله‌ای راهکار انتخابی آمریکا، عربستان و امارات بود:
۱- کودتای نظامی در دولت و حاکمیت عراق توسط بازماندگان بعثی و حامیان تکفیری در ارتش عراق، به سرکردگی افسر ارشد ارتش عراق «عبدالوهاب الساعدی» (فرمانده یگان ویژه مبارزه با تروریسم) بود. منتهی اطلاعات هوشمند حشدالشعبی سریع‌تر از هر دشمن، پی به این توطئه برد و عادل عبدالمهدی را از توطئه در حال شکل‌گیری مطلع ساخت.
همین امر موجب شد تا عادل عبدالمهدی، عبدالوهاب الساعدی را از کار برکنار و بازنشسته کرد و در حصرخانگی قرار داد.
۲- با شکست این توطئه، بخش دوم طرح آمریکایی‌ها، کلید خورد و اتفاقاً درست از تظاهرات عده‌ای از حامیان عبدالوهاب ساعدی هم آغاز گردید و به‌تدریج تبدیل به تظاهرات صنفی و اعتراضات اقتصادی شد، اما پس از اربعین به‌شدت رنگ و بوی آشوب‌های خشونت‌بار به خود گرفت که تا شهادت سردار سلیمانی به طول انجامید. هدف آمریکا از این طرح که نقشه دوم یا پلان B. آن محسوب می‌شد، انحلال دولت و تحمیل گزینه آمریکایی در عراق به‌عنوان نخست‌وزیر بود. هدفی که با شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس ناکام ماند و به نتیجه نرسید.
۳- با شکست پلان B، نوبت اجرای بخش سوم نقشه یا پلان C. فرارسید. از یک‌سو حملات متعدد به پایگاه‏های حشدالشعبی و از دیگر سو، ایجاد اختلاف بین فراکسیون‏های مجلس و اقوام شیعه، سنی و کرد و از دیگر سو، افزایش اختلاف بین گروه‏های شیعی که این پلان از نقشه کلان آمریکایی‌ها نیز با خالی کردن پشت نخست‌وزیر پیشنهادی موردحمایت آن‌ها الزرفی به نظر می‌رسد با شکست مواجه شده است. حالا باید دید آمریکایی‌ها با چرخش مجدد به سمت شیعیان وگفتگو با عبد المهدی به دنبال کدام گزینه هستند؟ آیا قرار است این بار نیز برخی گروه‌های شیعه اتفاقات، آشوب‌ها و بی‌ثبات‌سازی حاکمیت عراق را در ماه‌های اخیر که پشت همه آن‌ها آمریکایی‌ها قرار داشتند را فراموش کنند و از یک سوراخ، برای چند بار گزیده شوند.
جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
بنابراین آنچه امروز به‌عنوان شدت گیری احتمال حمله نظامی آمریکا به عراق مطرح است، بیش ازآنچه واقعیت باشد، نوعی فضاسازی رعب‌انگیز برای تسلیم مقاومت مردم عراق و حشدالشعبی است. دراین‌باره توجه به چند نکته لازم است:
۱- درگیری بین نیرو‌های مردمی مقاومت و آمریکا در آینده دور یا نزدیک اجتناب‌ناپذیر است. چون نه حشدالشعبی تاب تحمل حضور اشغالگرانه آمریکا را دارد و نه آمریکا تاب تحمل تقویت و قدرت‌یابی بیشتر یک نیروی نزدیک به ایران را خواهد داشت.
۲- این درگیری بیشتر در وضعیت حملات هوایی و پهپادی بوده و در میان‌مدت موجب اخراج آمریکا از عراق خواهد شد.
۳- آمریکا و شرایط آمریکا بخصوص در آستانه انتخابات آبان ماه، تاب تحمل درگیرشدن در یک جنگ دیگر را ندارد.
۴- آمریکا به‌خوبی می‌داند شروع جنگ در عراق با اوست، اما پایان آن در دستان او نخواهد بود.
۵- آمریکا اکنون می‌داند نیروی مقاومت یک زنجیره به‌هم‌پیوسته است. حمله به یک نیرو منجر به پاسخ‏دهی نیرو‌های مقاومت در دیگر کشور‌ها شده و منافع آمریکا در آن کشور‌ها با خطر مواجه خواهد شد.
تروریست‌های آمریکایی که در توهم خلأ به وجود آمده از شهادت سردار دل‌ها هستند، با خطای محاسباتی خود در صورت هرگونه اقدام احمقانه با پاسخ‌های راهبردی و غافلگیرکننده از عراق و جای‌جای محور مقاومت مواجه خواهند شد.

ارسال نظرات